شما اینجا هستید
اجتماعی » پشت به درختِ مرادِ گوگل دات کام!

تاریخ انتشار نشریه در خوزستان، نزدیک به صد سال قدمت دارد؛ تاریخی پر فراز و نشیب، با کارنامه‌ای که مایه‌ی خرسندی نیز تواند بود؛ هم از نظر دیرینگی و پایندگی، هم از نظر گونه‌گونی نشریات. در این یک‌صد سال، برخی از نشریات چند سالی دوام آورده‌اند و بسیاری از روزنامه‌ها و مجلات نیز در همان بدو تولد به کام خاموشی و فراموشی رفته‌اند و جز در لابه‌لای اوراق و اسناد کتاب‌خانه‌ها و بایگانی‌های نشانی از آن‌ها نمی‌توان جست. خوزستان، چنان‌که گفته‌اند، کانون و «آزمایشگاه مدرنیته» در ایران به شمار می‌رود.
یکی از لوازم روزگار مدرن، انتشار روزنامه و مجله و شکل‌گیری بنگاه‌های مطبوعاتی است. کارکرد فرهنگی و اجتماعی مطبوعات در روند توسعه‌ی متوازن بر کسی پوشیده نیست و اصولا توسعه‌ای که از مجرا و مسیر تکامل فرهنگی نگذرد، توسعه‌ای ناکام و هرزه‌پو خواهد بود. درست است که در جهان امروز اطلاع‌رسانی درست و به‌موقع یکی از عناصر مهم زندگی اجتماعی است؛ اما خبررسانی تنها یکی از کارکردها و وجوه اثرگذار مطبوعات به شمار می‌رود. تلاش برای تبدیل یک نشریه به نهادی فرهنگی که لایه‌های توبرتوی آن را آگاهی، مسئولیت‌پذیری، آزادی و مدارا شکل بدهد، کاری زمان‌بر و طاقت‌فرسا خواهد بود. مراد از «نهاد فرهنگی»، ساختارهای بسته و گاه خلاقیت‌سوز دولتی نیست، بلکه منظور ساختاری است بیرون از این تنگناها؛ سازه‌هایی نرم‌خو، پیشرو و پویا و مردم‌مدار.
چنین نهادهایی کارکردی چندگانه و چندوجهی دارند. نقش‌شان در دگرگونی‌های اجتماعی و سیاسی و نیز سمت‌وسودادن به جریان‌های فرهنگی و هنری، بر اهل نظر پوشیده نیست. هر نهاد مطبوعاتی بی‌گمان باید از انعطاف‌پذیری بهره‌مند باشد تا بتواند هم‌چنان که لایه‌های عمیق روشن‌فکری را با خود به همراه دارد، نیازهای عمومی توده‌ی خوانندگان را نیز برآورد و البته در فرآیندی استعلایی، باید در پی آن باشد که به سهم خود، جایگاه و منزلت فکری و فرهنگی خوانندگان عام را ارتقا دهد. ترسیم چشم‌انداز سلامت اخلاقی و روانی جامعه، گسترس فرهنگ مشارکت‌پذیری در فرآیند آبادانی کشور، بهبود زمینه‌های هم‌زیستی و هم‌گرایی ملی و شاید از همه مهم‌تر، کمک به شکل‌گیری و پذیرش آرمان‌های ملی از بایسته‌های فعالیت چنین نهادهایی تواند بود. آنچه مهم است تبدیل آموخته‌ها و اندوخته‌های نهادهای فرهنگی به سنّت و سرمایه‌های فرهنگی و اجتماعی است، سنّتی که هم‌چنان در حال نوآوری و نواندیشی و دگرگونی باشد.
اکنون با سخت‌جانی و عرق‌ریزان جانِ دوستِ دیرین و روزنامه‌نگار کاربلد و پیشکسوت، شهرام گراوندی، هفته‌نامه‌ی پیوند ایرانیان با فرخندگی و خجستگی پای به چهارمین سال انتشار می‌گذارد. او، با اندوخته‌های علمی از دانش ارتباطات و در روزگاری که «گشته‌ست باشگونه همه رسم‌های خلق»، اعتنایی به درختِ مرادِ «گوگل» در کار روزنامه‌نگاری ندارد. راهی ناهموار و جان‌فرسا برگزیده تا نشریه‌ای به دست خوانندگان برساند که سرتاپا با محتوای تولیدی و سفارشی گردانندگان بسته شده باشد، نه چهل‌تکه و وصله-پینه‌ای با پس‌مانده‌ی «نِت‌آباد» ناپیداکران. در سایه‌ی راهبری او، صورت و سیرت «پیوند ایرانیان» چنان است که از یک نهاد فرهنگی می‌توان چشم داشت؛ شریف، عمیق، نوگرا، برنامه‌مدار و روادار.
امید که تلاش فرهنگی شهرام عزیز و همراهانش گرامی‌اش در «پیوند ایرانیان» قرین کامیابی و بختیاری باشد و این نشریه‌ی ارجمند دیر زیاد و سالیان سال بپایاد!

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

هفته نامه پیوند ایرانیان | ایران ، خوزستان ، اهواز