شما اینجا هستید
استان ها » نرگسی خمیده‌رخ بر کناره ی کارون

در حاشیه‌ی شعرِ مجید زمانی اصل
از مجید زمانی اصل چندین دفتر شعر به چاپ رسیده است: «و عابری به جای من گریست» (اهواز ۱۳۵۸)، «خوابی در آینه» (تهران ۱۳۷۵)، «مزامیر پیاده رو» (اهواز ۱۳۷۶)، «من از عشیره ی سوسن هایم (گزینه ی اشعار)» (تهران ۱۳۸۷)، «اشعار وحیانی در اتاق زیر شیروانی» (تهران ۱۳۹۰) و «شاعر پیاده‌رو» (تهران ۱۳۹۰).
او از نخستین شاعران جوانی بود که زبان شعرش در سال های پایانی دهه ی پنجاه به موج ناب گرایش پیدا کرد. شعر او، شعری است که اندوهی متراکم در بند بند آن تنیده است. واژگان کلیدی شعر او در دفترهای اولیه، همان واژگان مورد علاقه ی شاعران موج ناب هستند: گشت، خم، زخم، ماه، کوکب، ستاره، بیرق، کوه، غمین، علف، آه، تربت و… تأثیرپذیری او از موج ناب تا حدود دهه ی هفتاد ادامه داشت.
از اواخر دهه ی شصت، با کم‌رنگ‌شدن سویه‌های موج نابی، شعر او بیش تر از لحن و ساخت شعرهای سیدعلی صالحی متأثر شد. مایه های گفتارگرایی، از این سال ها در شعر او بیش تر نمود پیدا کرد و به ویژه در بیش تر شعرهای دفتر مزامیر پیاده رو آشکار شد. نمونه را، این پاره به خوبی نشان گر هم‌سویی لحن حاکم بر شعر او با لحن گفتارگرایانه‌ی سروده‌های صالحی است:
«چه فرقی می کند مویه نویس ستاره یا آدمی باشم/ یا فرشتگانی که خواب خویش را به سنگ و رود نگفته اند/ تا پروانگان بی پروا در خیال مردگان بی بال شوند/ حالا به هر ستاره ای که شما اشاره کنید/ من شال شعر را بر گلوی او می پیچانم/ تا هیچ مرده ای بی‌احتمال ستاره داشتن کفن نپوشاند…
(مزامیر پیاده‌رو: ۴۸).
تأثیرپذیری زمانی اصل از شعر سیدعلی صالحی در شعرهای بخشِ ستاره ها و آفتاب گردان ها از گزینه ی اشعار او به نام «من از عشیره ی سوسن هایم» نیز به‌روشنی دیده می شود.
لحن او در این شعرها، بسیار عاطفی، ساده و به هنجار گفتار نزدیک است. در دفترهایی که در دهه‌های هشتاد و نود از او منتشر شد، شعرش هرچه بیشتر به سمت سادگی دلنشینی پیش رفته است. لحن گفتاری را البته هم‌چنان حفط کرده است و سروده‌هایش ساختاری تخاطبی به خود گرفته است.
گفت‌وگوهایی با خود و جهان و البته شاعران و ایران و جهان. از هوشنگ چالنگی و آتشی و م. آزاد و احمدرضا احمدی و الف فرجام بگیر تا اکتاویو پاز و لورکا و آرتور رمبو و لنگستون هیوز و پل والری و والت ویتمن و ژاک پره‌ور آنتونیو ماچادو و نازک الملائکه و جبران خلیل جبران و… که اگر بخواهم این نام‌ها را ادامه دهم، فهرستی دراز‌دامن خواهد شد.
شعر او در این دو دهه‌ی گذشته، شعری است گیرا، ساده، تصویری و پر از عاطفه؛ شعری گریزان از آرایش‌ها و پیرایش‌های نادربایست که معلوم است در فوران لحظه، بر زبان و قلم شاعر جاری شده و چون چشمه‌ای جوشان بر سفیدی کاغذ راه افتاده است. با این همه، گریزهای نحوی جابه‌جا در این سروده‌ها که سرشار از سیلان عاطفه و تصویرند، به چشم می‌خورد؛ اما شاعر خود را چندان در بند نظام تقطیع و سطربندی گرفتار نکرده است و هر کجا لازم بوده، سطر را ادامه داده است تا به سرانجام مطلوبش برسد.

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

هفته نامه پیوند ایرانیان | ایران ، خوزستان ، اهواز