در جامعه شناسی تعریف دیگرگونه ای هم هست به نام Human Nature یا شناخت جامعه بر مبنای فطرت آدمی. در این تعریف، مراد، بررسی انسان و شهروند مدرن است. انسان مدرنی که نه تنها از ابزار مدرن عصر جدید بهره ور است، که به آن درجه از استعلای روح و غنای باطن و آگاهی و شعور رسیده است که به آسانی نه آزادی اش را از کف می دهد و نه استقلال رایَ ش را؛ و نه به راحتی برای کسب مطامع مادی و مالی ، خود را می فروشد.
اصولن، رفتارهای ضد شهروندی مانند اجتناب از کار، سو استفاده از موقعیت اداری سازمانی، خرابکاری و… رفتارهایی هستند که به طور مستقیم یا غیرمستقیم، یک سازمان و یک محیط وسیع تر را در معرض آسیب های جدی قرار می دهد. وقتی یک رییس اداره از موقعیت خود برای تهدید دیگران، کسب منابع مالی و اسباب و صُور قدرت بیشتر و تحدید افراد شایسته در ارتقای مقام و مناسبات شغلی بهره می گیرد، چنین فردی را نمی توان یک شهروند مدرن و آگاه و آموزش یافته تلقی کرد. خاصه، مصادیق ناشایسته بودن وی نیز در تظاهرات شخصی، مانند: ریاکاری، دم از متدین بودن زدن، تذبذب رفتار سیاسی و مشخص نبودن اردوگاه مشخص وی در مناسبات سیاسی قدرت و دولت و حاکمیت، آشکارا به چشم می خورد!
یکی از عوامل تأثیر گذار بر کاهش چنین رفتارهایی، رعایت اصول اخلاقی چون صداقت، پاکدستی، تهذیب نفس، تعهد سازمانی و … است که درمجموع به این عوامل، اصول اخلاق حرفه ای می گویند.
اخلاق حرفه ای وجه تمایز یک شهروند مدرن است در قیاس با یک شهروند آموزش نیافته. شهروند آموزش نیافته، کسی نیست که موقعیت دانش آموزی یا تحصیلات عالیه برای وی فراهم نشده باشد! شهروند آموزش نیافته، می تواند از عالی ترین مدارج و مدارک دانشگاهی و عناوین دهن پر کن هم برخوردار باشد. ولی رعایت اخلاق حرفه ای و زیست شهروندی مدرن است که موجب تفکیک افراد در زندگی اجتماعی امروز می شود.
در ایران پس از انقلاب ، به لطف مناسبات ایدئولوژیک در مبادی سیاسی و آموزش عالی، همه ی آحاد کشور را می توان به ضرس قاطع افرادی معرفی کرد که در معرض آموزش اخلاق ناب اسلامی و حرفه ای قرار گرفتند. اگر از حجم بی اخلاقی ها و اختلاس ها و سو استفاده ها از مقام و موقعیت های سیاسی و اجرایی و تقنینی و اقتصادی صرفنظر کنیم، جامعه ی ایران امروز، شاخص و عیاری است که باید آشکارا تریبون و تابلوی اخلاق اسلامی حرفه ای در جهان معرفی شود؛ که اگر چنین چیزی نباشد و چنین اتفاقی نیفتاده باشد ، یک انقلاب اعتقادی ناموفق داشته ایم. امری که با توجه شاخص های فلاکت و زیان و سو استفاده های بسیار در ابعاد جهانی ، هنوز در کشور ما به چنین ورطه ای سوق پیدا نکرده ایم و امید است با تلاش و دقت نظر و اهتمام ویژه در برخورد با مظاهر فساد از هر نوعَ ش و در هر شکلَ ش و در هر قامتَ ش، به سمت حذف سو استفاده چیان از قدرت پیش برویم و مدینه ی فاضله ی وعده داده شده در سرآغاز انقلاب، انشاالله محقق شود.
به همین دلیل است که مردم و افکار عمومی در قبال هر سخنی که در خصوص عملکرد جدید قوه ی قضاییه در برخورد با فساد لحنی اعتراض گونه دارد ، به شدت واکنش منفی نشان می دهند. چرا که مردم صاحبان واقعی این حکومت و کشور هستند و هیچکس مثل خود مردم دلسوز و علاقه مند به پیرایش حشو و زوائد و پلشتی و فساد جاری نیست.
با این تفاصیل، سراغ معضلی به نام قوم گرایی برویم که به ویژه در استان خوزستان از بدو انقلاب تا کنون همواره بعنوان پاشنه آشیل و پدیده ای که اجازه نداده است، اصل شایسته سالاری محقق شود؛ در تمام انتخابات و انتصابات بصورت یک ویروس کشنده عمل کرده و موجبات ایستایی و رکود و سکون خوزستان را با وجود سرشارترین منابع طبیعی و اقتصادی ( با فاصله ی بسیار بیشتر از دیگر استان های کشور ) ، در قعر بهره وری از رفاه و رشد و آرامش و آسایش شهروندان شهرهای خوزستان قرار دهد.
به طور عام، در پیدایش این بلیه و آفت سهمگین، سهم دولت به همان اندازه است که سهم نخبگان نمایشی و تقلبی استان به این پدیده دامن زده اند.
دولت با انتصاب و انتخاب مدیران ارشد ضعیف و بله قربان گو و مطیع و فرمان بُردار محض ، و نخبگان نمایشی و تقلبی ، با تلاش مستمر در بهره کشی و سواری گرفتن از افکار عمومی و دامن زدن به اختلافات بی پایه و بی ریشه و سست ( که با یک بررسی ساده می توان به پوشالی بودن اختلافات فی المثل عرب و بختیاری و یا دزفولی و شوشتری ووو پی برد ؛ که این اختلافات حتا سابقه ای ۴۰ و یا ۵۰ ساله هم ندارد؛ و از قضا توسط همین شبه نخبگان تقلبی ، تولید و ترسیم و طراحی شده ، و مدیران سو استفاده چی هم از همین مساله برای رشد انگلی خود بهره گرفته اند ) ؛ هر دو به یک اندازه به مردم خوزستان جفا کرده اند.
وقتی از شهروند مدرن سخن به میان می آوریم و وقتی از فطرت ناب انسانی و اخلاق حرفه ای حرف می زنیم، این نکته ، از درجه ای از اهمیت برخوردار است که هر کسی بدان معتقد نباشد و حتا در درون خودش ، خود را فارغ از این سبد و پنداره می انگارد ؛ از این ترکیب خارج می شود و مشمول شهروندان مدرن با اخلاقی حرفه ای و اسلامی نیست. این جماعت در واقع چپاواگرانی هستند که از نشاط عمومی مردم در هنگامه ی انتخابات ، از سعه ی صدر و بردباری و صبر مردم در گاه تولید مشکلات و پیدایش اتفاقات غیرمترقبه مانند سیل و زمین لرزه ووو ؛ از سکوت مردم در قبال تلاش های شبانه روزی برای کسب سود حداکثری از مقام و موقعیت سیاسی اقتصادی اجرایی آنها ؛ و غیره و غیره دارند در عین جفاکاری ، بهره کشی و سواستفاده می کنند.
بدیهی است چنین افرادی ، مروج قوم گرایی هستند. اگر تعلق قومی نداشته باشند و به تعبیر یکی از افراد سیاسی استان ، افرادی جامه کوتاه باشند ، همشهری گرایی می کنند که این نمط از رفتار سیاسی ، حتا زشت تر از قوم گرایی است و بر خلاف اصول انسانی و اخلاق حرفه ای اسلامی و ضد شایسته سالاری است که دست کم همه می دانیم یکی از اهداف ناب انقلاب اسلامی بوده که قرار بوده ضمن تعهد اخلاقی ، شایستگان بر مسند امور بنشینند و دزدان و پایمال کنندگان حقوق مردم ، از اریکه ساقط شوند.
در خوزستان امروز ، اوضاع مناسبات سیاسی اجرایی ، در بدترین ایام و سنوات خود است و بوی بهبود هم به مشام نمی رسد.
آن قدر هم عزت نفس و پشت پا زدن به مقام سیاسی و اجرایی و مالی در مقامات ارشد استانی وجود ندارد که با وجود اشراف و باور و پذیرفتن ضعف شایان توجه خود که باعث چنین ورطه ای از بلایای مختلف بر ساحت استانی استراتژیک مانند خوزستان شده اند ؛ خود استعفا بدهند و اجازه بدهند خوزستان نجات پیدا کند.
دولت هم متاسفانه یا غافل از این ماجراست و یا اگر غافل نیست از پس لابی ها و تلاش های شبانه روزی این مدیران که به هر طریق ممکن همه ی اردوگاه های چپ و راست را فتح کرده اند ، بر نمی آید.
یک توجیه غلط هم در این میانه وجود دارد که برخی معتقدند در شرایط حساس کنونی چنین اتفاقی مخاطره آمیز است و یا در آستانه ی انتخابات مجلس هستیم و به همین دلیل هر عزل و نصبی را باید به زمان دیگری موکول کنیم که این یکی از اولی هم اشتباه تر است. چرا که وجود چنین تفکر بیمار و افراد ضعیفی در مصدر امور ، خواه ناخواه موجب تاثیر منفی در فرایند انتخابات نیز خواهد شد که میزان خسران این اتفاق بیشتر از حذف آنی و فوری این افراد در مقطع کنونی است.
یعنی به عبارتی ، دولت و شخص رییس جمهور یکبار برای همیشه باید این دندان لق را در بیاورد و خودش و مردم را راحت کند. نقش نمایندگان خوزستان نیز در این مساله پر رنگ است. و امید می رود که فریب بازی های سیاسی این مدیران ارشد را نخورند و با وعده ی شکلات ، کلاه گشادتری سر آنها نرود!
- شهرام گراوندی
- کد خبر 11934
- 3927 بازدید
- بدون نظر
- پرینت