شما اینجا هستید
یادداشت » دغدغه ی سلامت، ندیمه ی دیگر محرومیت های خوزستان
دغدغه ی سلامت،  ندیمه ی دیگر محرومیت های خوزستان
فصل مدارس در هر جایی با خود هیجان و اضطراب و البته شادی و جنب و جوش را همراه با خود دارد. و اما یکی از دغدغههایی که با شروع فصل مدارس ما مردم خوزستان و به ویژه اهواز با آن دست به گریبانیم، مشکلات تنفسی است که به دنبال ریزگردها و آن بارانهای به قولی اسیدی، فرزندان ما را دچار کرده است و قبل از کیف و کفش باید به دنبال ویزیت متخصص و تهیه ی اسپری آنها شویم،گویی باید جای اسپری را هم در کیف مدارس فرزندان ما تعبیه کنند و دیر نیست که پدران و مادران نسخه به دست به دنبال اسپری و داروهای گران قیمت باشند. بسیاری از همشهریان که شرایط مهاجرت دارند فرار را بر قرار ترجیح داده و ما را یاد فیلم فرار بزرگ راجر بارتلت می اندازند که البته اکثرا افراد متخصص و کاربلدی هستند که با رفتن شان استان متضرر می شود. همه بخوبی واقفیم که اکثر این مشکلات و همین بحث بیماریها که پیامد ریزگردهای سنوات قبل بود، نه پدیده ای کاملا طبیعی بلکه به خاطر بی تدبیری مسئوولینی بود که هر بخشنامه و قراردادی را کاغذپاره می خواندند و با خشک کردن تالابها بر مبالغ حساب بانکی امثال خاوری و نکبت زاده های مختلس افزودند.

دکتر امیرحسین زندی:
کسانی که با علوم انسانی آشنایی دارند، نام جرمی بنتام را شنیدهاند، فیلسوفی که با نظریهی فایدهگراییاش در مورد نحوهی زندگی به مقولهی دسترسی بیشتر به شادی پرداخت و به زعم انگس دیتون اقتصاددان شهیر، بنتام اولین کسی نبود که این نظریه را در زمینهی اخلاقیات مطرح کرد(مثلا فرانسیس هاچسون هم قبلا آن را مطرح کرده بود)، ولی بنتام اولین کسی بود که جزئیات عملی کردن آن را توضیح داد. قصد او ایجاد اصلاحات در قوانین لندن بود که شادی بیشتری را برای مردم به ارمغان بیاورد. و اما شادی چیست؟ شادی به زعم بنتام یعنی بیشترین لذت و فقدان درد و رنج. الغرض، هدف بنده از طرح این موضوع گلایهی ما خوزستانیها از نداشتن شادی نیست که سالها با آن بیگانه شدیم که (البته شادبودن مردم خوزستان شهره بود)، غرض میزان درد و رنجیست که از حد گذشته است. هر منطقه و استانی از چهار فصل سال، ایامی را به راحتی نفس می کشند، نفسی که به بیان شیخ اجل هر نفسی که فرو می رود ممد حیات است و چون برآید مفرح ذات (اما ما با هر نفسی، بانیان خشک شدن تالاب ها و پیامد آن ریزگرد و بیماریهای آسم را دعا گوییم!)،و در آن مناطق می توان با فرمول “محاسبه ی خوشی” بنتام شادی آنها را لااقل در این مقوله اندازه گیری کرد؛ هر چند در شاخصهای دیگر مشکلات ملی است و در آن موارد قلمها زده شده است.
فصل مدارس   در هر جایی با خود هیجان و اضطراب و البته شادی و جنب و جوش را همراه با خود دارد. و  اما یکی از دغدغههایی که با شروع فصل مدارس ما مردم خوزستان و به ویژه اهواز با آن دست به گریبانیم، مشکلات تنفسی است که به دنبال ریزگردها و آن بارانهای به قولی اسیدی، فرزندان ما را دچار کرده است و قبل از کیف و کفش باید به دنبال ویزیت متخصص و تهیه ی اسپری آنها شویم،گویی باید جای اسپری را هم در کیف مدارس فرزندان ما تعبیه کنند و دیر نیست که پدران و مادران نسخه به دست به دنبال اسپری و داروهای گران قیمت باشند. بسیاری از همشهریان که شرایط مهاجرت دارند فرار را بر قرار ترجیح داده و ما را یاد فیلم فرار بزرگ راجر بارتلت می اندازند که البته اکثرا افراد متخصص و کاربلدی هستند که با رفتن شان استان متضرر می شود. همه بخوبی واقفیم که اکثر این مشکلات و همین بحث بیماریها که پیامد ریزگردهای سنوات قبل بود، نه پدیده ای کاملا طبیعی بلکه به خاطر بی تدبیری مسئوولینی بود که هر بخشنامه و قراردادی را کاغذپاره می خواندند و با خشک کردن تالابها بر مبالغ حساب بانکی امثال خاوری و نکبت زاده های مختلس افزودند.
روی سخنم با مسئوولین عزیز استان است که در جلسات با رییس محترم جمهور و وزرا مشکلات و کمبودهای خوزستان را در تمام حوزهها گوشزد کنند( زمانی که همین یادداشت را می نوشتم یکی از اساتید مطرح جامعه شناسی استان به واسطه ی اینکه بنده کارشناس درمان هستم تماس گرفت که دارویی را که در تمام استانها به راحتی تهیه می کردم نتوانستم در اهواز بیابم )، مردم خوزستان به استقامت و سخت کوشی شهره اند و هنوز چشم به سیاست ها و تصمیم های عاقلانه و مدبرانه مسئوولین مرکزنشین دارند.خلاصه ی کلام به عنوان یک دانش آموختهی جامعه شناسی که دل در گرو این مرزوبوم و نظام گران به دست آمده دارم، عرض میکنم درد و رنج مردم خوزستان بسیار است، بیکاری جوانان تحصیل کرده که به زمین و زمان بی اعتماد گشته اند را دست کم نگیریم، و دغدغه سلامت در کنار دیگر محرومیت ها و تبعیض ها را ببینید. عینک بدبینی را از چشم تان بردارید.نگذارید دیر شود.
یادداشت ها:
۱.سلامت،ثروت و خاستگاه های نابرابری، انگس دیتون؛ ترجمه فرهادی پور
۲.تاریخچه ی کوتاهی از فلسفه ،نایجل واربرتون؛ترجمه مریم تقدیسی
 
 
 
 

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

هفته نامه پیوند ایرانیان | ایران ، خوزستان ، اهواز