یک:
تغییر رویکردها، پیش نیاز انتخابات بهتر
مُدل دیروزین نظارتی شورای نگهبان درخصوص کنشگران سیاسی و افراد نزدیک به برخی ازگروههای سیاسی، منجربه این شده است که افرادی اراده برای انتخاب شدن داشته باشند که نمایان و رسمی کنش سیاسی و اجتماعی نداشته اند و به همین دلیل، پنهان از دید و رصدرسانه هابوده اندو این گونه افراد،احتمالابیشتر در معرض گرایش به سمت خطا و غلتیدن در فسادهای گوناگون خواهند بود، چون هیچ مسوولیتی در برابر هیچ جمع و گروهی احساس نمی کنند و مناسبت شان باانتخاب کنندگان، از مسیرهایی غیرمعمول دردنیای مشارکت های سیاسی و جمعی است. در دوره ی صدسال گذشته، هرموقع مجالس درایران دارای قدرت لازم برای نگهبانی از وجهه خود بوده اند ، مملکت را از بحرانها با آسیب های کمتری عبور داده اند.هر موقع که برعکس این وضع بوده،مصیبت های فراوانی دچار مملکت شده است.
به نظرم لازم است این مهم مورد توجه تصمیم گیران باشد. اگر یک نظر سنجی خیلی ساده از نخبگان بخش های گوناگون بشود،دریافت خواهد شد که بسیاری از آنها اصلا تمایلی برای ورود به صحنه های برنامه ریزی و قانونگذاری وطراحی های گوناگون مرتبط با توسعه ندارند،بی اعتمادی به مکانیسم و روش گزینش های گوناگون می تواند یکی از دلایل باشد.از این طیف که بگذریم ،برخی نخبه ها از ترس خوردن انگ ناشایستگی ،ازورودبه صحنه واهمه دارند.
ولی تمایل به کمک به توسعه کشور دارند و نگران همه چیز هم هستند.به این گروه باید اطمینان داده شود که اجازه شرکت در مسابقه انتخابات را در شرایط مساوی دارند و نباید نگران باشند.
القصه، هرچه میزان تخصص و اندازه کارشناسی مجلس بالاتر و بیشتر باشد، ضریب انجام خطا در مسوولیت ها و وظایف پایین می آید و این همان چیزی است که مملکت در امروز تشنه آن است.
دو:
به بهره های اجباری تنگناهای آمریکا بیاندیشیم!
سخن گفتن از تنگناهایی که به صورت ظالمانه زندگی همه مردم را در بر گرفته است شاید قشنگ نباشد اما روی دیگری هم برای این وضع وجود دارد،آن را به دقت بررسی کنیم و از آسیب ها فرصت بسازیم . خواهی نخواهی باید به فکر نوکردن بنیان و ساختار اقتصادی کشور باشیم.ساختار دراز و پهنی که دولت بر همه جای آن چنبره زده است و همچون زالو دارد خون را از شریان اقتصاد رو به ضعف ما می مکد. دولت باید سبک و لاغر بشود. کنندگی دولت باید در بخش طراحی و کنترل و راهنمایی کلان بماند. انجام دهندگی را باید به بزرگترین نیروی موجود در ساختار مردم بسپارد. مردم خودشان بهترین راه ها را پیدا خواهند کرد وبهترین راهها را برای نگهداری جستجو خواهند کرد. بهره دیگر این است که در شرایط تنگناها، چشم وگوش مردم روشن تر و تیز تر خواهد بود تا بزه کاران را در هرجایی از دارایی های همگانی ،شناسایی کنند و برای بازخواست بفرستند . روشن است که نخبگان بار سنگین تری را به دوش باید بکشند.
همچنین راهی نداریم جز اینکه به کندن وابستگی بودجه مان از نفت بیاندیشیم. شاید این دوران سبب خیر شده باشد. خودمان که به دنبال توسعه و بایسته های آن در بخش های این چنینی نرفتیم، شاید این تنگناهای ساخته شده،به زور ما را وادار به انجام آن کند. به نخبگان بازی بدهیم، راه های رسیدن به بهره را در رابطه با کارشناسی شان بهتر بلدند،راه ها را هموار کنیم، سنگلاخ ها را دور کنیم، شاید گشایشی به دست آید،که می آید. در مصرف سوخت مدیریت درست و علمی داشته باشیم، واردات را مهندسی کنیم تا نیازهای امروزی ما را پوشش بدهد. فساد را از این حوزه برچینیم. همچنین صادر کنندگان پاکدامن را پشتیبانی کنیم تا سرمایه های کشور را برگردانند.
مدیرانی را برای پست ها گزینش کنیم که اندیشه اهمیت به مصرف کالای داخلی را گسترش دهند، خودشان هم این خواسته اخلاقی را انجام دهند. تبهکاران را از مسیر و پیرامون “بیت المال” شناسایی و دور کنیم،امید و اعتماد مردم این گونه بهتر می شود.
- شهرام گراوندی
- کد خبر 11792
- 6699 بازدید
- بدون نظر
- پرینت