علی هواسی:
فضای مجازی را به یک شمشیر دولبه تشبیه می کنند که علاوه بر فرصت و کاربرد ارزشمند آن ممکن است دست برخی از افرادی که هیچ تجربهی رسانهای را ندارند و زمانی که گذشتهی آنها را مرور میکنیم به اشتباهی بودن یا حضور از سر بیکاری و ناچاری آنها پی میبریم، ببرد.
فضای مجازی در کشور و به ویژه استان خوزستان به دلیل آنکه متولی آن مشخص نیست در تولید لمپنهای فاقد فکر و اندیشه نقش پررنگی داشته است و از آنجا که معمولا یک نفر صاحب و مدیر یک رسانه در فضای مجازی و یا خاص تر آن کانال تلگرامی است و خود را از پاسخگویی برحذر می داند و از قضا نه شورای سردبیری می داند چیست و نه هیات تحریریه را میشناشند فکر میکند شخصیت آن را پیدا کرده است که تبدیل یه یک فعال رسانهای شود.
لمپنها در هر موقعیت و فعالیتی حضور دارند و همان شعبان بیمخهای قبلتر اکنون در عصر ارتباطات تبدیل شدهاند به فعال مجازی و برای بخش بخش کشور ، استان،شهر، روستا و …
خط و نشان میکشند و سر گذر خبرنگار عربده میکشند و هماورد میطلبند و خود را علامه ی دهر مینامند که اصحاب اصلی رسانه را در یک دوراهی تردید نوشتن یا ننوشتن قرار دادهاند.
رسانهها اگر در این شرایط همراه مطالب آبکی و بدون سر و ته و از سر عقدهگشایی این افراد که کشور و استان را تبدیل کردهاند به محملی برای لایک گرفتن افراد دور از مسئولیت و در طمع برای پس گرفتن قدرت شوند ، جای نقاد و نقدشونده باید عوض شود و اگر هم وارد نشوند لمپنها که هیچ گفتمانی در آنها کارگر نیست و هر روز گستاختر و بیپروا تر میشوند بر مسیر پر از اشتباه، نسنجیده و نپخته ی خود ادامه میدهند.
در این بین برخی از مدیران و مسئولین هستند که چون ریگی بر کفش آنهاست در پاراگراف نخست این لمپنها سر خم میکنند و در پاراگراف دوم تب میکنند و در پاراگراف آخر میمیرند که این عرصهی خطیر مدیریتی و رسانهای را دچار چالش جدی و آشوب کرده است. این افراد که نه ارزش خبری را میدانند و نه عناصر خبری را میفهند و نه یادداشت و گزارش را از هم تشخیص میدهند با مطالب بیمحتوا و کلیشهای و بعضا سرقتی و فاقد فعل و فاعل و سراسر بیهدف بدون اینکه نقطه سر خط بگذارند تیراندازی کور میکنند یا رسانههای منتقد را تخریب میکنند.
این لمپنهای مجازی که هیچگاه نمیتوان اسم رسانه بر آنها نهاد برخی از مدیران و مسئولین همراه را از گزند تمام انتقادات مصون نگاه می دارند و برای برخی دیگر شمشیر از رو میبندند و مسائل شخصی را وارد فعالیت خود مینمایند که دون شان کشوری با این ظرفیت رسانهای است.
وظیفهی یک رسانه در مرحلهی اول اطلاعرسانی و شفافسازی است اما برخی از رسانه ها و کانالهای به ویژه کانال های تلگرامی و واتس آپی صرفا تخریب را در سر برگ نوشتار خود قید کردهاند. مثل بیمار که باید هر شب قبل خواب و بعد از صبحانه دارو مصرف نماید یا تخریب میکنند یا تمجید! این افراد خط سیر مشخص را دنبال میکنند و در جایی دیگر بازیچهی ورشکستگان سیاسی و فاقد سمتها میشوند و برای یک دستگاه دولتی دریغ از یک خبر مثبت و برای دستگاه دیگر میشوند تریبون اخبار روابط عمومی که این رویکردها و عملکردهای مجازیون مطرود و فاقد وجاهت است.
این سوال و درخواست را باید از هر رسانهای پرسید و مطالبه کرد. شما قادر هستید نقاط ضعف و قوت تمام دستگاههای اجرایی کشور و استان و … را عنوان کنید یا خیر؟ اگر توانست همهی مسئولین و مدیرانی که عملکرد یکسانی دارند را با یک چشم نگریست آن وقت میتوان وارد حوزه نوشتار او شد و به محتوای منتشر شده احترام گذاشت در غیر اینصورت بایستی مفهوم لمپنیسم را در این نوشتار به کنکاش نشست و در رسانهای بودن فرد شک کرد.
مردم در این بازیها قابلیت تمییز رسانهی خوب و بد را از دست میدهند و شان و مرتبهی این افراد را با رسانهایها مقایسه میکنند.
هر چند در بین فعالین مجازی و غیر مجازی هستند افرادی که بسیار پیشروتر از رسانههای کاهل و بدون تحرک هستند اما در قاموس یک لمپن اساسا هیچ قانون و اخلاقی مفهوم ندارد.
افراط و تفریط در سالهای اخیر گریبانگیر نوشتار رسانههای کشور به ویژه رسانه های مجازی شده است و هواداران رسانهای گاهی مسئولی یا مدیری را ناجی خواندند و برخی دیگر را دروغگوی اعظم که هر دو غلط هستند.
برخی از این نگارشها و عدم ثبات در نوشتارهای لمپنها حاصل بازی همان مشاوران و یا افراد دور از مسئولیت است و فعالین مجازی با هر تعداد مخاطب نباید در زمین این افراد و یا دیگر سمتجویان بازی نمایند.
- شهرام گراوندی
- کد خبر 11691
- 308 بازدید
- بدون نظر
- پرینت