شاید بارها در داستانها به صحنهای برخوردهایم که مثلاً سربازان نازی گروهی را که در انتظار مرگ حتمی قراردارند همراهی میکنند. ناگهان یکی از محکومان فرار میکند. حال یا میگریزد یا دستگیر یا کشته میشود. ما از خودمان میپرسیم چه در ذهن این فرد گذشت؟ چرا باقی محکومان چنین نمیکنند؟! جواب “ناامیدی”فرد گریخته است نه امیدواری او.