رواج بی حساب و کتاب و سرسام آور تبلیغات جراحی زیبایی در ایران، به مرحله ای رسیده که بسیاری از کلینیک های بدون مجوز و یا افراد بی صلاحیت هم وارد این کارزار شده اند و مشغول رقابت با جامعه ی پزشکی – آن بخشی که ناندانی اش را در جراحی موسوم به زیبایی و در واقع بریدن و دوختن و سلاخی جلوه های طبیعی به طور عام زنان و دختران ایرانی می جوید – هستند.
مبارزه و برخورد قانونی با افراد و کلینیک های فاقد صلاحیت یک بحث ، که در نوع خودش از اهمیت بیشتری برخوردار است ؛ و برخورد و توجیه و محدودسازی فعالیت قانونی پزشکان جراح زیبایی بحث اصلی این یادداشت کوتاه است.
اگر ترمیم پوست و یا جراحی بخش هایی از زوائد طبیعی و یا صدماتی که به دلیل حوادث مختلف نظیر مواجهه با سوختگی یا اسیدپاشی و یا جراحی های پس از زایمان و غیره را هم جزو ضروریات قلمداد کنیم، ولی جراحی های موسوم به زیبایی ، خاصه تغییر شکل بینی و گونه و چانه و پروتزها فراوان و بی شمار و یکسان سازی بخش زیادی از چهره های زنان و دختران ایرانی، متاسفانه در بازار مکاره ای که هیچ گونه اخلاق مداری پزشکی بر آن حاکم نیست، جامعه را از منظر اخلاقی دارد به ورطه ی سقوط و فروپاشی هدایت می کند.
نگاه انتفاعی و سراسر مادی پزشکان این حوزه، بلایی را بر سر جلوه های بصری طبیعی زنان سرزمین پارسی آورده، که درصد زیادی از این جامعه در رقابتی غیراخلاقی و سطحی نگرانه، تن به جراحی های مختلف می دهند! جراحی هایی که چه بسا در بسیاری موارد هیچ ضرورتی هم در اعمال آن وجود ندارد.
تلفات انسانی ناشی از تن دادن به جراحی های زیبایی در جای خودش باید بررسی شود و خودش به تنهایی نکته ای جداگانه و مشکلی مضاعف است. ولی رواج بی بندباری اخلاقی و سوق دادن زنان و دختران ایرانی به سوی همسان سازی های تصنعی و و ترویج عوام گرایی و نوع دیگری از کنش های اجتماعی که محور آسیب های متعدد روانشناختی جمعی است؛ از کمترین عوارضی است که می تواند به تنهایی، هم پای سازمان نظام پزشکی و دادسرای جرایم پزشکی و هم مدعی العموم و دادستان کشور را به این موضوع بکشاند.
چرا هیچ نظارتی بر عملکرد و تقبیح این اپیدمی وجود ندارد؟ چرا جامعه ی پزشکی – منظور جراحان موسوم به زیبایی است – به حال خود رها شده اند و این جور با تیغ و قیچی و چاقو به جان زنان و دختران گیریم خام اندیش و ساده لوح می افتند
و فقط به فکر پول پارو کردن هستند؟!
چرا کسی به عوارض و تبعات سالهای آینده ی این مملکت از ناحیه ی این مصیبت فراگیر نمی اندیشد؟! آیا نباید دادستان کل کشور وارد این معرکه شود؟ وظیفه ی نهادهای نظارتی و بازدارنده در این رابطه چه چیزی است؟! آیا برآورد و حساب و کتابی بر جریان پولسازی و کسب درآمد از این راه بصورت مشخص و معین وجود دارد؟! نتایج و عوارض عمل های وحشتناک بسیاری موارد که منجر به وقایع ناگواری مانند مرگ یا خودکشی و یا افسردگی های شایع به دنبال دارد، متوجه چه کسی است؟! چه کسی باید زنان و دختران خام اندیش و ساده لوح را بر آینده ی ناگوار ناشی از تزریق و تن دادن به عمل های مختلف جراحی آگاه کند؟! اخلاق پزشکی و وجدان کاری و دلسوزی و شفقت به حال این دسته از زنان و دختران کم دانش و سطحی نگر ، کجای این معادله است؟! آیا رسانه های جمعی ما در باب معرفی و عوارض و معضلات این پدیده تلاش کرده اند؟! صدای و سیمای ما کجای این نقشه ی راه ایستاده و چه نقشی ایفا کرده است؟!
- شهرام گراوندی
- کد خبر 12906
- 3474 بازدید
- بدون نظر
- پرینت