یادش بخیر احمد محمود؛ شخصیتی یگانه در ادبیات که حتی می شد منشش را از لابه لای نوشته حدس زد. محمود مانند بسیاری از روشنفکران و نویسندگان همدوره اش ظاهرسازی نمی کرد و همین راز ماندگاریش شداحمد محمود مانند سایر نویسندگان بزرگ، جهان داستانی خود را آفرید. او در نگاشتن آثارش از وجود و هستی اش مایه گذاشت و خود را پیش چشم خوانندگانش به شکلی دقیق و صادقانه آشکار کرد. همین ویژگی باعث شد رمان های این نویسنده برای خواننده های مشتاق ایرانی ، گیرایی بسیاری داشته باشد. جهان داستانی احمد محمود به خود و ذهنیتش منحصر نمی شود، بلکه دارای ابعاد سیاسی و اجتماعی دوره ای از تاریخ ایران است که او در آن می زیست. در واقع آثار این نویسنده مانند آینه، راوی چندبعدی راستینی از سیر حوادث تاریخی و اجتماعی پرفرازو نشیب مردم ایران پیش از کودتای ۲۸ مرداد است. با چنین ویژگی ای بعضی از داستان های بلند محمود را می توان تاریخ تمثیلی و پرمعنای مردم ایران در این دوره دانست. در رمان های او زندگی خصوصی و فردی نویسنده با وقایع تاریخی و داستان هایش در هم آمیخته و از هم جدایی ناپذیرند. احمد محمود به شکل صادقانه ای وقایع دردناک و فاجعه باری که بر سر این ملت و مردم محروم آمده را در آثارش نشان داده؛ بی آنکه رمان هایش خصوصیت احساساتی و جانبدارانه به خود بگیرد. این در حالی است که رمان های آن زمان ادبیات جانبدارانه و تبلیغی داشت و همگی آنها نیز به سرعت فراموش شده اند. در دوران شوروی سابق هم وضعیت به همین شکل بود، نویسنده های رئالیست سوسیالیست بسیاری داشتیم که کتاب های شان در شمارگان بالا منتشر می شد. پس از فروپاشی که حمایت مادی از این نویسندگان متوقف شد، کسی سراغ این سبک نگارش نرفت. در مقابل چخوف، تولستوی و داستایوسکی همچنان بر فراز ادبیات روسیه می درخشند و در جهان مشتاقان ادبیات همچنان آنها را دنبال می کنند. این یک قاعده کلی است که داستان ها و ادبیاتی که در ذات نویسنده وجود نداشته باشد و تنها عمل نوشتن بر مبنای سفارش صورت بگیرد، ریشه اش خشک می شود. کسانی نام آور می مانند که متکی به خودشان هستند و با خصوصیت روحی شان پیش می روند در آثار محمود هیچ گاه نمی بینیم از طبقه فرودست آشکارا حمایت شود یا پرخاش مستقیمی به ظلم و ستم فرادستان صورت گیرد. این نویسنده سیر حوادث را به گونه ای پیش می برد که به شکل ضمنی از آنها حمایت کند. در واقع احمد محمود را می توان نماینده راستین از مکتب واقع گرایی یا به عبارت درست تر واقع گرایی انتقادی به حساب آورد.
۲
جایی از زبان یک فیلسوف یونانی خواندم ادبیات خوب، فقط به خلاقیت نیست و سه عنصر مهم و اصلی دارد: خود نوشته، خواننده و نویسنده . وقتی از احمد محمود حرف می زنیم در واقع از همان عنصر سومی حرف می زنیم که از پایه های یک ادبیات خوب است: محمود به معنای واقعی کلمه در ظاهر و باطن نویسنده بود: نویسنده ای که حکایتش مصداق همان مثل معروفی است که می گوید: از کوزه همان برون تراود که در اوست . احمد محمود هیچ ادا و اطواری نداشت. برای مطرح کردن خودش لباس قرمز مخمل نمی پوشید و به خصوصیات برتر اخلاقی پایبند بود. هرگز نمی گویم که بین نویسندگانی که دیدم و با آنها معاشرت نزدیک داشتم، کسی بود که فضیلت اخلاقی نداشت. اما فضیلت اخلاقی هم مانند خیلی چیزهای دیگر می تواند براساس معیارهای فردی چشیده و سنجیده شود. چیزهایی که در تعریف فضیلت اخلاقی برای من به عنوان یک نویسنده اهمیت داشت، بیش از هر چیزی به شخصیت نویسندگانی مانند احمد محمود و بزرگ علوی نزدیک بود. با شناخت این دو نویسنده، فهمیدم تمام معیارهایی که در تعریف فضیلت اخلاقی برایم اولویت دارد و مهم است، دقیقا همان چیزهایی است که در ابعاد مختلف شخصیت احمد محمود و بزرگ علوی به وضوح دیده می شود. روزی که تصمیم گرفتم کتاب داستان نویس های نام آور معاصر ایران را بنویسم، بهانه ام همین بود: همین که این نکته های مهم، این ناگفته ها را درباره نویسندگان تاثیرگذار ایران آن طور که از نزدیک می شناختم به رشته تحریر در بیاورم تا علاقه مندان بخوانند و بدانند. ارتباط نزدیک و دوستانه من با بسیاری از نویسندگان نامی ایران مانند صادق چوبک، بزرگ علوی، ابراهیم گلستان، محمود دولت آبادی و احمد محمود این فرصت را برایم فراهم کرد تا فراتر از داستان ها و کتاب ها آنها را بشناسم و در دنیای خارج از قصه ها با آنها معاشرت کنم. اینچنین است که می توانم با صراحت تکرار کنم که احمد محمود نویسنده ای تمام عیار بود که با خلق شاهکار همسایه ها هم اثری ماندگار در ادبیات فارسی به جا گذاشت و هم چهره ای با فضیلت اخلاقی که نویسندگی به قامتش می آمد و برایش شایسته بود.
- شهرام گراوندی
- کد خبر 12886
- 3857 بازدید
- بدون نظر
- پرینت