برآنیم برخی از جاذبه های گردشگری و باستانی و نمادهای فرهنگی تاریخی استان های مختلف کشور را طی مقالات و گزارش هایی کلان نگر، معرفی نماییم. در گام نخست، سراغ شیراز و استان فارس رفته ایم. امید است از این گزارش لذت ببرید.
استان فارس در جنوب کشور و یکی از استان های پر جمعیت ایران است. شیراز مرکز این استان، هوای دلگشای کوهستانی دارد که در تابستان کمی گرم می شود اما گرمای آن به صورت شهرهای جنوبی کرانه خلیج فارس نیست. استان فارس به استانهای اصفهان، هرمزگان، بوشهر، کرمان، یزد و استان کهگیلویه و بویراحمد چسبیده است. در تقسیمات پس از انقلاب دارای بیش از ۱۲۰ شهرستان، شهر و شهرک شده اما عمدهترین آنها کازرون، جهرم، خشت، خنج، فسا، داراب، حاجیآباد زرین دشت، فیروزآباد، اوز، گراش، لار، لامرد، نورآباد ممسنی، نیریز، اقلید، مرودشت، آباده، سپیدان، استهبان و پاسارگاد است. در استان فارس ترکیبی از ایلها و گروههای گوناگون زندگی میکنند. ب
جز برخی از گروههای کوچک، ایل های قشقایی، فارس، لر، لارستانی و عرب خمسه پُر اهمیت بوده و گویشهای گوناگون دارند. سه ایل قشقایی، خمسه و الوار ممسنی از ریشهدارترین ایل ها و متشکل از سه ایل تُرک زبان اینالو، بهارلو و نفر میباشند. یک ایل نیز با گویش فارسی و ایل دیگری عرب زبان است. صفیخانی، رحیمی و قراچه نیز از ایلهای پرآوازه در فارس هستند. ایل قشقایی بزرگترین ایل استان فارس دارای پنج شاخه بوده که در برگیرنده ایلهای مدام، کشکولی، درشوری، عمله و شش بلوکی است.
برخی از این ایلها بیشتر در روستاهای پیرامون مرودشت، فسا، داراب، خنج، صحرای باغ و روستاهای بنو و عماده لارستان پخش و جاگیر شدهاند. هر چند گفته میشود بخش عمدهای در سده هشتم از قفقاز به فارس آمدهاند، اما این ریشهیابی به خوبی گویای پیشینه نبوده و نیازمند پژوهشهای دامنهدار میباشد. گمان میرود ایل های اینالو، بهارلو و شیبانی از ایلات خمسه در روزگار صفوی به ویژه در روزگار شاه عباس یکم به استان فارس آمده باشند. در مورد ایلهای قشقایی به زبانهای فارسی و بجز فارسی، نوشتههای بسیاری چاپخش شده و “لرد کرزن” نیز به آن پرداخته است. از سوی دیگر “فردریک بارث” نیز از ایل ناصری نوشته است اما بهترین سرچشمه برای پژوهش رگ و ریشه ایل ها و پیشینه رخدادهای استان فارس، “فارسنامه ناصری” فسائی است.
یکی از ویژگیهای ایلات استان فارس سلحشوری آنان است. سعدالله خان از ایلات خمسه در استان فارس همچون رئیسعلی دلواری در بوشهر، در برابر بیگانگان قد برافراشت. از شیرینترین گویشها در استان فارس، گویشهای “اچمی” لارستانی، لری و قشقائی و گویش عرب خمسههای فارس است. گویشهای کازرونی و شیرازی نیز از گویشهای شیرین هستند. برخی بر این باورند که گویش “اچمی” لارستان، از فارسی پهلوی روزگار پیشتر از ساسانیان است. روزگار پیدایش واژه “اچمی” بر این گویش روشن نیست، اما نام این گویش چون اشاره به واژه “اچم – رفتن” دارد، شاید زبان ایلهای کوچرو روزگاران پیش از اسلام باشد. باید یادآور شد که رد پای این گویش نه تنها در استان فارس، بلکه در استانهای بوشهر و هرمزگان نیز دیده میشود. فراتر از آن این گویش به کشور هند و شهرهای آن سوی آب، بویژه دوبی نیز گسترش پیدا کرده است.
گویشهای تنگستانی، بردستانی، دشتی و کازرونی نیز دارای بسیاری از واژه های “اچمی” است که رد پا و فراز و نشیب پیشینه این گویش به پژوهشهای دامنه دار نیاز دارد. نگارنده بر این باورم که اگر فرهنگستان زبان روزی نیاز به پالوده کردن زبان پارسی از واژههای عربی و اروپایی داشته باشد، گویش “اچمی” مملو از واژههای ناب برای پالایش زبان پارسی است. استان فارس بیشتر از استانهای دیگر دارای تنوع در گویش است. این استان روزگاری تختگاه هخامنشیان بود و آثار باستانی تخت جمشید، پاسارگاد، نقش رستم از روزگار هخامنشی و غارشاپور و نیایشگاه آناهیتای بیشاپور در کازرون نمونه های به جا مانده از روزگار ساسانی است. نام فارس در سنگنگارههای هخامنشی پارسه و در نوشتههای پیشینهنگاران یونانی “پرسیس” گفته شده است.
فارس در درازنای پیشینه خود مردمانی کوچنده و چادرنشین داشته که تا به امروز سرشماری در این استان به دلیل کوچ پی در پی و رفتن به قشلاق با دست انداز همراه بوده است.
از آن روزگار تا کنون سعی در ساختن مدرسه بر سر راه آنان شد اما کلاسها خالی ماندند و ناگزیر آموزش را به چادرها بردند و آموزگاران کوچرو مشغول آموزش دانشآموزان ایلها در کلاسهای چادری شدند.
این استان دارای آب و هوای سردسیر، گرمسیر و پلیمه است. از این رو انجیر، بلوط، بادام، بنه، کنار همراه با گیاهان دارویی از جمله شیرین بیان، کتیرا، آنغوزه و گل گاوزبان در کوههای آن میرویند. مرکز آن شیراز در عرقیات به ویژه شاطره، آلبالو، بید مشک و نسترن بی همتاست. از سویی درختان میوه و به ویژه خرمای استان نیز آوازه جهانی دارد. خرمای نخلستانهای شهرهای خشت و جهرم نه تنها به همه استانهای کشور بلکه به آن سوی آب نیز صادر میشود.
در پیرامون همه شهرها باغهای شاداب و سرسبزی وجود دارند. در شیراز مرکز استان، نارنجستان قوام، باغ دلگشا، باغ ارم، باغ گلشن، باغ اناری و باغ نظر از باغهای زیبا و دیدنی تاریخی هستند. از رودخانهها نیز رودخانه شور جهرم، فهلیان، قره آغاج که سرچشمه آن کوههای چهل چشمه مرودشت است، دشت کوار را آبیاری میکند. رودخانه سیوند که به کُر میریزد نیز در روزگار هخامنشیان برای ساختن کاخها مورد استفاده بود.
این استان از چشمهسارهای بسیاری برخوردار است. چشمه حاجی آباد، شش پیر و چشمه آتشکده فیروزآباد از یک سو و از سویی تالابها و دریاچهها از جمله دریاچه و تالاب ارژن در ۶۰ کیلومتری شیراز، دریاچه “پریشان” کازرون و چشمه “فامور” جایگاهی برای مرغان مهاجر هستند که از اروپا و افریقا به سوی تالاب میآیند. در موسم جفتگیری پرندگان، بوی خوش گل در نرگس زارهای کنار دریاچه “پریشان”، تا چند کیلومتر در همه جا پراکنده است. دریاچه کافتر (شادکام) در اقلید، دریاچه مهارلو و بختگان در نزدیکی نی ریز، دریاچه کفه خنج، طشک، هیرم، برم شور، هفت برم و سد درودزن نیز از دریاچهها و تالابها در این استان می باشند که در گستره پژوهش موزه تاریخ طبیعی استان، زیر نظر دانشگاه شیراز قرار دارد.
از دیدنیهای استان فارس دژهایی هست که پیشینه ای دیرینه دارند. دژ اژدها پیکر در غرب شهر لار متاسفانه قسمتهای مهمی از آن ویران شده، دژ ضحاک در کنار شهر فسا از روزگار ساسانی، دژ دختر از همان روزگار در جلگه فیروزآباد، دژهای گبری و دژ برزو سروستان همراه با سپید دژ ممسنی و سنگنگاره بهرام دوم پادشاه ساسانی در “گویم” جاده سپیدان و شیراز نیز یادگارهای به جا مانده از روزگاران دیرین است اما مسئولان میراث از ویرانی و ساییده شدن آنها جلوگیری نکردهاند. این دژها شناسنامه فرهنگی اقوام ایرانی در دل هزارههای این سرزمین است.
اقوام گوناگون از چند هزار سال پیش از میلاد مسیح به سوی فارس آمده و این روند بنا به گویش ها و ایل و تبارهای برجامانده همیشه ادامه داشته است. شاهنشاهی هخامنشی در روزگار خود یکی از دامنهدارترین امپراتوریهای جهان بود. پاسارگاد نخستین پایتخت کورش سر دودمان هخامنشی در دشت مرغاب میان باغی سرسبز ساخته و پس از آن جایگاه تاجگذاریهای شاهان این دودمان شد. پس از آن که کورش چشم بر جهان فروبست، او را در جایی که امروز ورودی به سوی کاخ است، به خاک سپردند. ساختمان سنگی که بر فراز آرامگاه او با معماری سبک ایلامی ساخته شده نیز تا روزگار کنون پابرجاست. از ستون های به جا مانده کاخ در پاسارگاد و ساختمان آرامگاه کورش، روزانه بسیاری از گردشگران درونی و جهانگردان بیرونی بازدید میکنند. ویرانههای “استخر” نشان میدهد که در روزگار هخامنشی یکی از شهرهای بزرگ فارس بوده است.
در شهر “گور” (فیروز آباد) نیز یادگارهایی از آثار ساختمانی کاخ اردشیر بابکان که در کنار چشمهای شکوهمند ساخته شده بود همراه آتشکدهها و میلها (مناره ها) پابرجاست. سه کیلومتری تخت جمشید در نقش رستم نیز آرامگاههای داریوش یکم، خشایارشاه یکم، داریوش دوم و اردشیر یکم در کوه کنده شده و در جلو آن یک ساختمان مکعب شکل سنگی است که آتشکده یا کعبه زرتشت نام دارد. سنگ نبشتهای بر فراز آرامگاه داریوش یکم به میخی نام کشورهای امپراتوری و درخواست داریوش از اهورا مزدا برای راستی و بهروزی سرزمین است. سنگ نگاره دیگری نیز از باور ایلامی ها می گوید. سنگ نبشته هایی نیز به زبان های پهلوی، ساسانی، پارتی و یونانی که نشان از پیروزی شاپور یکم بر “والرین” امپراتور روم دارد به گونه سنگنگارهای در تنگ چوگان در نزدیکی کازرون است. بیشاپور در تنگ چوگان کازرون، در روزگار ساسانیان شهری زیبا و آباد بوده که در کنار رودخانه تاکنون آثار آن پا برجاست. مجسمه شاپور یکم و سنگ نگاره پیروزی او بر “والرین” در اینجا نیز نمایش داده شده و از میراثهای با ارزش تاریخی است.
پرستشگاه آناهیتا نیز بسیار شکوهمند است. بر سنگ نگارهای اهورامزدا حلقه پادشاهی را بر گردن بهرام یکم میآویزد. سنگنگاره چهره شاپور دوم نیز بسیار زیباست. طرح معماری این شهر شکوهمند تا حدودی نمایی از معماری رومی دارد که احتمالا پس از شکست “والرین” مهندسان راهسازی او نیز پس از اسارت، همراه با مهندسان ساسانی، در ساختن این شهر به کار گرفته شدهاند. در کازرون و فراشبند پنج آتشکده نیز ساخته شده که آتشکده میانه راه کازرون به فیروزآباد یک چهارتاقی است. نقش رجب در سه کیلومتری تخت جمشید به اصفهان سنگ نگاره هایی از اردشیر بابکان و شاپور یکم دارد. بر یکی از سنگها، نگاره دو بانو نیز دیده میشود. کاخ ساسانی سروستان نیز از یادگارهای بهرام پنجم ساسانی در روزگار وزیر پرآوازهاش مهر نرسی ساخته شده است.
تخت جمشید نمونه معماری بر جا مانده از روزگار هخامنشی یکی از تختگاههای باستانی پر آوازه جهان است که اهمیت خود را در هنر معماری هزارههای پیش نشان میدهد. پس از آن که کوروش بر خویشاوند خود “آستیاگ” پیروز شد، پاسارگاد تختگاه او بود. پس از کورش در روزگار داریوش یکم تخت جمشید انتخاب شد. هخامنشیان نه تنها در تخت جمشید بلکه در هگمتانه، تختگاه پادشاهان پیشین ماد، و در شوش، تختگاه پیشین تمدن ایلام نیز کاخهایی بر پا کرده بودند. معماری آپادانا و تالار صد ستون و ساختمانهای سراسر کاخ در شهر پارسه یا تخت جمشید یک سده و نیم ادامه داشته است. در کنار یکی از پلکان ها که با سنگهای بزرگ ساخته شده، معجر سنگی آن گویای تکراری از زیگورات سومریهاست.
برای ورود به کاخ آپادانا مهمانانی که از جاهای دور میآمدند در تالار مینشستند و از آن جا به درون کاخ راهنمایی میشده اند. آپادانا با ستونهای بیهمتا، هنرمندانهترین کاخ در تخت جمشید میباشد. از درون کاخ چشمانداز دشت مرودشت به ویژه در سرآغاز سبز بهار و هنگام نوروز بسیار دلپذیر بوده و طرح آن از همه سو گویای ردیابی شناسنامه شکوهمند معماری این کاخ است. از سویی کاخ صدستون نیز یکی از جذابترین و جادارترین کاخ پذیرایی به دستور خشایارشاه ساخته شد و از آنجا که صد ستون سنگی داشت کاخ صدستون نام گرفت.
ورودیهای این کاخ دارای سنگنگارههای زیبا و برجسته است. کاخ زمستانی داریوش یکم با دریچههای رو به آفتاب، کاخ چهار گوش دیگری است که در کنار آپادانا به چشم میخورد با دو ایوان ستوندار که دارای سنگنگارههای زیباست و کاخ مرکزی نام دارد که چون بر سنگ نبشتهای واژه “تچر” دیده میشود کاخ تچر نام گرفته است. ساختمان تالار آیینه نیز با سنگ نبشهای به پارسی، ایلامی و بابلی و چند سنگ نبشته میخی بر حاشیه دریچهها و تاقچهها، به داریوش یکم و خشایارشا نسبت داده شده. کاخ هدیش نیز با ایوان و ستونها، بر درگاه ورودی نقش خشایارشا را بر خود دارد.
پس از آثار شکوهمند هخامنشیان و ساسانیان، ساختمانهای روزگار صفوی و زند نیز در شیراز همچون عروسی در آیینه تاریخ هنر معماری کشور میدرخشند. با آن که اللهوردیخان استاندار با فراست روزگار شاه عباس یکم صفوی در شیراز همراه فرزندش امام قلیخان ساختمانهای خوبی ساخت که از نمونههای برجامانده آن مدرسهخان در محله اسحاقبیگ و پُلخان یادگاری از آنهاست و کلیسای بازارچه ارامنه با نگارگریهای زیبا و با تاقچهبندی و آهوپاکاری (مقرنس) یادگاری دیگر از روزگار شاه عباس دوم است.
اما شیراز با روی کارآمدن کریمخان زند رو به آبادانی نهاد و ساختمانهای بیشتری در آن ساخته شد. آثار و ساختمانهای تاریخی برجا مانده کنونی شیراز شواهدی بر آبادانی روزگاری است که شیراز تختگاه زند بود. از آن جا که فارس نقطه ارتباطی بین سراسر کشور با جهان از راه دریایی خلیج فارس بود شیراز همیشه یکی از شهرهای پر اهمیت کشور بوده است. به دلیل زادگاه سخنورانی چون حافظ و سعدی و تاثیر این دو بر ادبیات کشور آرامگاه حافظ و سعدی شاهد گردشگران و جهانگردان بی شماری از سراسر کشور و کشورهای همگون با فرهنگ ایران است.
ارگ کریمخان مرکز فرمانروائی زند بود. با این که بخشی از ساختمان از میان رفته اما خود ارگ باقی مانده و گردشگران درونی و جهانگردان بیرونی از آن بازدید می کنند. این ارگ خندقی به دور خود داشته و طرح های آجری آن بسیار زیبا و برجسته است. برسردر ورودی ارگ داستان کشته شدن دیو به دست رستم بر کاشی هفت رنگ، بازمانده از روزگار قاجار است. ساختمان های درون ارگ متناسب با فصل های سال ساخته شده اند. در دل حیاط حوض مستطیل بزرگی هست که پیرامون آن را درختان نارنج فرا گرفته اند. در گوشه ای گرمابه ویژه کریم خان و ساکنان ارگ با طرحی بسیار زیبا و تاقدار ساخته شده است. در روزگار پهلوی این ارگ زندان بود اما پس از انقلاب به شیوه آبرومندانه بازسازی شد. از آنجا که در روزهای کنونی گفته می شود تونل مترو شیراز از زیر خیابان زند، از کنار ارگ کریم خان و نزدیک به ساختمان های تاریخی از جمله مدرسه خان خواهد گذشت،
هرگونه غفلت در طراحی و مهندسی مترو شیراز میتواند با لرزه و تکانهای پیدرپی شناسنامه تاریخی شیراز را برای همیشه مخدوش کند. از این رو شهرداری شیراز، سازمان میراث فرهنگی و دست اندرکاران دولتی مسئول هر گونه پیش آمد ناگوار در نابودی این آثار گران بهای شهر شیراز میباشند. استان فارس در درازنای پیشینه چند هزار ساله دودمانهای گوناگون دستخوش دگرگونیهای تلخ و شیرین بوده است. پس از روزگار ۲۲۰ ساله هخامنشیان، از اسکندر مقدونی، مغول، سپاه راشدین، یعقوب لیث، آل بویه و پس از آن سلجوقیان و اتابکان فارس، آل مظفر و امیر تیمور تا روزگار شاه اسماعیل یکم صفوی و پس از آنها، فارس پی در پی دگرگون و گاه با خشونتهای بیش از حد رنج بسیار برده است. در آشفتگیهای واپسین رمق “قویونلوها” و در ابتدای فرمانروایی، شاه اسماعیل یکم فرمان ترک مذهب سنی و پذیرفتن مذهب شیعه را در شیراز به حاکم شهر داد. بنایی شاعر شافعی مذهب را قزلباشان شاه گردن زدند. البته پیش از آن نیز هلالی شاعر شیعه مذهب را ازبکان سنی در جایی دیگر گردن زده بودند. خشونتها از همه سو کوهساران و جلگههای فارس را گاه با خون گلگون کرده و بر سر بازار رسوایی روزگار نشانده است. با یورش محمود افغان به اصفهان پایتخت ایران، در روزگار شاه حسین صفوی، شیراز نیز صدمات بسیار دید.
جهانگردان و مبلغان مذهبی اروپایی از تخریب ساختمانها و نیایشگاههای مردم از جمله زرتشتی، مسلمان، یهودی و مسیحی به دست یورشگران محمود در شیراز گزارش دادهاند.
از آثار شکوهمند زند در شیراز بازار وکیل نه تنها مرکز بازرگانی و داد و ستد است بلکه جایی دلپذیر و زیبا برای بازدید گردشگران و جهانگردان میباشد. این بازار در بافت قدیم “درب شاهزاده” قرار دارد و دارای چهار دروازه و یک چهارسوی بزرگ است. کاروانسرای یزدیها و روغنی نیز در آنجاست. اتاقهای ضربی بازار و آجر کاریهای زیبا همراه با نورگیری آن از شاهکارهای معماری بوده و از سویی آب انبار وکیل نیز از یادگارهای آن روزگار، دلپذیر و دیدنی است. پل رودخانه خشک از سنگ و گچ با پنج دهنه تاکنون پا بر جا بوده و موزه پارس نیز در یک کلاهفرنگی زیبا کنار ارگ کریمخان در باغ نظر قرار دارد که معماری ساختمان این موزه به گونه یک هشت ضلعی یادآور هشتبهشت در باغ بلبل اصفهان است. ساختمان موزه پارس دارای چهار گوشواره بوده و یک حوض مرمر نیز در میان تالار دارد که با نگارگریها و آهو پاکاری (مقرنس) یکی از زیباترین ساختمانهای یادگار هنر معماران روزگار زند است.
از سوی دیگر مسجد وکیل نیز از دیدگاه هنر معماری بسیار زیبا و شکوهمند، از ساختمانهای زند در شیراز است که روزانه گردشگران و جهانگردان از آن دیدن میکنند. این مسجد دارای کاشیکاری درخشنده و خوشرنگ بوده و همراه با تاقهای ضربی و با نمای مارپیچ ستونهای یک پارچه سنگی، بینظیر و دیدنی است. دارای شبستان و ایوان است و یک حوض بسیار بزرگ در حیاط قرار دارد. پلههای منبر مسجد از سنگهایی به گونه مرمر مراغهای ساخته شدهاند. در روزگار قاجار با زمینلرزه کاشیکاری آن سخت آسیب دید، اما معماران قاجاری فوری دست به کار شدند و آن را بازسازی نمودند. شوربختانه سوداگران سنگنگاره یادمان تاریخ این مسجد را سال گذشته شبانه از دیوار کنده و به یغما بردند. جای خنجر سوداگران روزگار کنونی نیز به گونه زمینلرزه روزگار قاجار، بر گرده ساختمان این مسجد در شیراز بر جا مانده و به تلخی در حافظه تاریخ به ثبت خواهد رسید.
پانوشت:
۱ – فارسنامه ناصری. میرزا حسن فسائی. تهران ۱۳۱۳
۲ – فارس شناخت. فصل نامه فرهنگی و پژوهشی بنیاد فارس شناسی (ویژه همایش بین المللی فارس در جنگ جهانی اول)، آبان ۱۳۸۹ .
۳ – شناخت ایلات و عشایر. عبدالله شهبازی. نشر نی ۱۳۶۹
۴ – ایل باصری. فردریک بارث. ترجمه کاظم ودیعی ۱۳۴۳
۵ – وقایع اتفاقیه. سعیدی سیرجانی. تهران ۱۳۷۶
۶ – ناصر دیوان کازرونی به روایت اسناد. پژوهش موسی مطهری زاده تهران: کازرونیه۱۳۸۳
۷ – فارس در جنگ جهانی اول . علی اکبر صفی پور بنیاد فارس شناسی شیراز ۱۳۸۹
۸ – ایل باصری از ترنس تا لهباز. غلامرضا توکلی نشر هفت۱۳۷۹
۹ – وقایع ایلات خمسه. علی محمد نجفی. موسسه انتشارات جام جوان ۱۳۸۶
۱۰ – بزرگان ایل عرب و ایلات. علی محمد نجفی. انتشارات ائمه ۱۳۸۵
۱۱ – ایل عرب. علی محمد نجفی. انتشارات جام جوان. بهار ۱۳۸۷
۱۲ – بناهای تاریخی و آثار هنری جلگه شیراز. علی نقی بهروزی
۱۳ – شیراز دیار سعدی و حافظ. علی سامی
۱۴ – تاریخ بافت قدیمی شیراز. کرامت الله افسر. نشر قطره . تهران ۱۳۷۴
۱۵ – اقلیم پارس. سید محمد تقی مصطفوی
۱۶ – سیاست و اقتصاد عصر صفوی. محمد ابراهیم باستانی پاریزی. تهران صفی علیشاه ۱۳۷۸
- شهرام گراوندی
- کد خبر 11896
- 1767 بازدید
- بدون نظر
- پرینت