شما اینجا هستید
سیاسی » ورود ستارخان و باقرخان (۴ فروردین ۱۲۹۹ ش)؛ هشت ماه پس از فتح تهران!

 

 پاسخ محسن حیدری به تحریف مشروطه درسریال ستارخان
چهارم فروردین یادآور ورود ستارخان و باقرخان از تبریز به تهران در سال ۱۲۸۹ ش است. ورود ایشان به تهران، ۸ ماه پس از فتح تهران و اعاده مشروطیت و بازگشایی پارلمان به دست مشروطه خواهان بختیاری و گیلان است.
(برخلاف تصورات نادرست و نیز متن غلط کتاب درسی تاریخ تالیف وزارت آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران، عملیات ملی آزادسازی تهران در تیر ۱۲۸۸ ش رخ داد. مشروطه خواهان تبریز ازجمله ستارخان و باقرخان اگرچه زحمات شایان تقدیری در مقاومت تبریز در دوره استبداد محمدعلی شاهی کشیدند ولی در همان زمان استبداد محمدعلی شاه، و در پی مداخله قوای روس، پس از آنکه با خون ریزی زایدالوصف قاجار و روس روبرو شدند، بخاطر رعایت جان مردم و مجاهدان تبریز، به کنسولگری کشور مسلمان عثمانی (ترکیه کنونی) در تبریز پناهنده شدند و در لحظه فتح تهران اقتداری حتی در دفاع از خود نداشتند و پناهنده بودند و از این رو کوچکترین نقشی در فتح تهران و اعاده مشروطیت و بازگشایی پارلمان مشروطه نداشتند و ۸ ماه بعد از آن حماسه ملی به تهران سفر کردند.)
علت سفر ستارخان و باقرخان به تهران:
پس از عملیات ملی آزادسازی تهران به دست مجاهدان بختیاری و گیلان، مشروطه خواهان دوباره به قدرت رسیدند. مهدیقلی خان هدایت (ملقب به مخبرالسلطنه) که در مشروطیت اول و پیش از استبداد محمدعلی شاهینیز استاندار تبریز بود، دوباره به عنوان استاندار انتخاب شد.
مخبرالسلطنه از همان لحظه ورود به تبریز با یک مشکل جدی روبرو شد؛ روسها به بهانه حمایت از بورژوازی صنعتی و تجاری تبریز و برقراری نظم و امنیت، قوای نظامی خود را در شهر مستقر کرده بودند. وی از روسها خواست حالا که تهران به دست مشروطه خواهان افتاده و اداره مملکت براساس قانون استوار شده، لزومی به حضور روسها نیست و باید قوای نظامی روس از تبریز خارج شوند. روسها اغتشاش و نا امنی شهر را مخل امنیت تاجران دو تابعیتی تبریز می دانستند و حضور افراد مسلح غیردولتی ازجمله ستارخان و باقرخان را بهانه کرده و به درخواست دولت مشروطه ایران پاسخ مثبت ندادند.
به گزارش منابع دیپلماتیک در پترزبورگ، روسها از حضور ستارخان و باقرخان در تبریز ناراضی بودند و به عقیده الکساندر ایزولسکی وزیر خارجه وقت روسیه ستارخان و باقرخان حکومتی در داخل حکومت آذربایجان تشکیل داده بودند و فدائیانشان به اسم پلیس از اهالی پول می گرفتند و جماعتی از مردم را بر ضد حضور قوای روسیه در تبریز تحریک می کردند. (ن.ک: بشیری، احمد، کتاب آبی، ج ۳، ص ۶۲۸ الی ۶۷۲)
استاندار مشروطه خواه تبریز در خاطراتش با بیان ریشه های بحران می نویسد:
«ستارخان و باقرخان از زد و خورد با قوای دولت، یکی بعنوان کدخدای محله امیرخیز و دیگری بعنوان کدخدای محله خیابان نام و شهرتی برای خود تحصیل کرده و هرکدام دارای اصحاب و پیروانی شده اند که اکنون همان پیروان به جان مردم افتاده اند، به حواله شخصی مالیات وصول می کنند و اتباع خود را به خانه های متمولین می فرستند و از آنها به زور پول می گیرند و اسباب زحمت می شوند. عده کثیری از اهالی شهر برای اینکه از مزاحمت ماموران این دو نفر در امان باشند در اطراف قنسولگری روسیه خانه اجاره کرده اند و متحصن اند. نخستین وظیفه من [بعنوان والی مشروطه خواه] استقرار امنیت در شهر است». (ن.ک: هدایت، مهدیقلی خان، خاطرات و خطرات، ص ۲۵۰)
احمد کسروی نوشته است که ستارخان و باقرخان پس از برقراری دولت مشروطه، «در تبریز مخالفانی داشتند و در روزنامه شمس استانبول و حبل المتین کلکته انتقادهایی از آنان چاپ شده بود». (کسروی، احمد، تاریخ هجده ساله آذربایجان، ص ۱۰۹)
برخی دلسوزان آذربایجان کوشیدند مقرری برای ستارخان و باقرخان تعیین کنند ولی شورای مشروطه خواهان تبریز موافقت نکرد و فقط لقب “سردار ملی” و “سالار ملی” را به این دو رزمنده دلیر داد. پسوند “ملی” در اینجا به معنی رایگان و بدون برخورداری از مقرری است. مثل اصطلاح “باغ ملی” که آن زمان به بوستانهای رایگان و پارکهای عمومی شهر گفته می شد.
سردار اسعد بختیاری در تهران به آن دو، جا و مکان و مقرری ماهانه داد. چندی بعد در پی ترور آیت الله بهبهانی، مجلس قانون خلع سلاح در سراسر کشور را تصویب کرد و ستارخان و باقرخان نیز مثل همه مجاهدان مصوبه مجلس را پذیرا شدند ولی چند روز بعد به تحریک بدخواهان از پذیرش مصوبه مجلس سرباز زدند و وزارت کشور ناچار شد با محاصره “پارک اتابک”، اسلحه ها را به زور از دست آنها بگیرد. و زان پس ستارخان را تا پایان عمر خانه نشین کتد.

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

هفته نامه پیوند ایرانیان | ایران ، خوزستان ، اهواز