بیست ویکمین جلسه ی شورای عالی سیاست گذاری جبهه اصلاح طلبان با حضور اکثریت اعضا برگزار شد.
در این جلسه با توجه به تجارب فرایندها و سازو کارهایی که در تهیه ی فهرست های انتخاباتی در دوره های گذشته وجود داشت، بحث و تبادل نظر صورت گرفت و با آسیب شناسی روندهای پیرامون این سازوکار و نقاط ضعف و قوت آن، بر ضرورت اتخاذ روشی شفاف و دموکراتیک که انسجام و وحدت جبهه ی اصلاح طلبان را مخدوش نکند تاکید شد.
تا اینجای کار حرفی نیست! ولی نکته ی مهمی که در خصوص شورای عالی سیاست گذاری جبهه ی اصلاح طلبان وجود دارد، بازنگری! در انتخاب و چینش افرادی است که مدتهاست در استانها، به عنوان نمایندگان شورای عالی جبهه ی اصلاح طلبان، انتخاب شده اند و کماکان به فعالیت مشغولَ ند و با کمی دقت متوجه می شویم از اقبال عمومی حتا نزد علاقمندان و متعلقان به جبهه ی اصلاحات برخوردار نیستند و در این دو سه دوره ی انتخابات مجلس و ریاست جمهوری و نیز شوراهای اسلامی شهر و روستا _ در واقع _ به عنوان نمایندگان این جبهه رفتارهای فردی و بنا به مصالح خود را اعلام و اعمال می کردند و می کنند!
بصورت مشخص در استان خوزستان، طیف کنشگر و مطلع و آگاه در امور فرهنگی و سیاسی، اجتماعی که در رسانه های مستقل و در نهاد دانشگاه و نیز در افکار عمومی حضوری بالنده و پرسشگر دارند، در این رابطه با پدیده ی شگفتی مواجهند!
افرادی به این جبهه منتسب حضور مستمر و ابدی! دارند که در بسیاری از موضع گیریها از کیسه ی جبهه ی عالی اصلاح طلبان خرج می کنند؛ ولی واقعیت این است بطور عام در جهت منافع و مطامع باندی و گروه حداقلیِ حلقه و یاران نزدیک! به خود بهره گیری میکنند!
افکار عمومی علاقه مند و همسو با نگرش اصلاح طلبی به این معضل اساسی اعتراض شدید دارند و خواهان یک بازنگری دقیق و اصولی در این رابطه هستند.
نگرش بدبینانه می گوید و سعی دارد عنوان کند که مردم و افکار عمومی از بازیهای سیاسی و جناح بندیها دل زده و خسته شده اند و دیگر اقبالی به جبهه ی اصلاحات نشان نمی دهند. ولی با حفظ و نظرداشت عمده ی تحلیلها از کف افکار عمومی گرفته تا تحلیل های مبتنی بر داده ها و آمار علمی، حضور شاداب مردم در انتخابات پیش رو _ انتخابات مجلس ؛ اسفند ۹۸ _ قابل پیش بینی است.
چه در جبهه ی اصلاحات و چه در طیف مقابل و جریان اصول گرا، باید یک خودترمیمی و بازنگری در افراد ستادی و تسویه ی بدون مماشات و حذف کسانی که از این موقعیت همواره به سود خود بهره ی شخصی و باندی بردهاند و اعتقادی به رفتار سالم و معطوف به پیشبرد و تعمیق مبانی رفتار سیاسی در متن جامعه نداشتند و ندارند؛ بنماید و کنکاش و تجزیه تحلیل رفتارهای این چند سال اخیر را که موجب یاس و وازده گی مردم شده اند و اعتماد مردم را مخدوش کردند، سرلوحه ی حضور و فعالیت جاری خود و یک امر ضروری تلقی کنند؛ اگر خواهان شفافیت رفتار و تشویق و جلب افکار عمومی و حضور باشکوه مردم پای صندوق های آرای عمومی در انتخابات پیش رو هستند.
یعنی به زبان ساده تر ، کسانی که امروز خود را در خوزستان مدیران و لیدرهای جریان اصلاح طلبی می دانند، محل واکاوی جدی هستند! و باید این پرسش اساسی را مطرح کرد که چگونه و با کدام مجوز خود را بعنوان سرشاخه ها و رهبران جریان اصلاح طلبی در خوزستان معرفی و تلقی می کنند؟! و چگونه به خود اجازه می دهند، در حالی که فقط راهبران چهل _ پنجاه پیمانکار و لابیگر اقتصادی هستند، در همه ی عرصه های سیاسی نیز حضور فالش! و سراسر عیب و ایراد و مزاحم و دست و پاگیر دارند و نیز مدافع ضعف فاحش مدیریت اجرایی استان و مدیران ناتوان و کم مایه هستند، ( چرا که منافع مالی و راز بقایشان در این مساله نهفته است! )؛ و آشکارا و با در اختیار داشتن تریبونهای رسانه های قابل خرید و فروش و ضعیف النفس، خود را تنها سخنگویان و وارثان و هادیان تفکر اصلاح طلبی در خوزستان معرفی می کنند!
در حالی که واقعیت چیز دیگری است و این جماعت و این افراد با نام و نشان، فوقش تعلقی فراگیرتر از ۳۰ یا ۴۰ نفر ندارند و همه ی هم و غم شان نیز چیزی ورای گرفتن پست و مقام و صندلی برای یک تعداد آدم ضعیف و فاقد تخصص و اندوختن ثروت و اندوخته از طریق نامشروع نیست!
و این گونه است که مشی اصلاح طلبی و مرام و قواعد بازی سیاسی در خوزستان توسط این افراد به شکل بارزی، سخیف و بی ارزش شده است.
شایسته است شورای عالی سیاستگذاری جبهه اصلاح طلبان به این موضوع ورود کند و بیش از این اعتبار و آبروی جریان اصلاح طلبی که هنوز در باور بخشی از مردم امیدوار، یک گریزگاه برای بهبود شرایط سیاسی و زیست بهتر است، تباه نشود!
- شهرام گراوندی
- کد خبر 11845
- 6669 بازدید
- بدون نظر
- پرینت