شما اینجا هستید
ایران » فرصت های مشروع و فرصت های نامشروع!

رابرت مرتون، جامعه‌شناس امریکایی در سال ۱۹۳۸ نظریه معروف فشار ساختاری خود را مطرح کرد. روح انتقادی حاکم بر این نظریه آن است که چرا در جامعه، فرصت‌های مشروع برای دستیابی به اهداف، به شکل عادلانه‌ای توزیع نمی‌شود؟ از نظر او همه افراد جامعه باید بتوانند بر اساس استعدادها و توانایی‌ هایشان امکانِ برابرِ دسترسی به فرصت‌های مشروع را داشته باشند تا از طریق این فرصت‌ها زندگی شان را سامان دهند. مرتون این ویژگی را وضعیت مطلوب و نرمال یک جامعه می‌بیند. کلوارد و اوهلین، دو جامعه‌شناسی بودند که بعدها نظریه مرتون را نقد کردند. آنها نام نظریه خود را ساختار فرصت‌های نامشروع نهادند. به باور این دو، فرصت‌های نامشروع هم به همان اندازۀ فرصت‌های مشروع مهم است و مرتون نسبت به آنها غافل بوده است. آنها، شاید به طعنه، معتقد بودند که نه تنها فرصت‌های مشروع، بلکه فرصت‌های نامشروع هم باید در بین مردم به شکل عادلانه‌ای توزیع شود، نه آنکه تنها برای عده معدودی مهیا باشند. فرض کنید که یک کارگر ساده بخواهد اختلاس بزرگی مرتکب شود، و یا نگهبان در ورودی یک درمانگاه بخواهد کالای قاچاق وارد کشور کند، و یا یک زن خانه‌دار بخواهد از شعبه مرکزی یک بانک وامی ده میلیارد تومانی دریافت کند، و یا یک جوان بیکار و بی‌پشتیبان بخواهد همزمان عضو هیأت مدیره چهارده سازمان اقتصادی باشد. همه اینها فرصت‌های نامشروعی هستند که افراد فاقدِ ژن خوب، اگر هم بخواهند، نمی‌توانند از آنها برخوردار شوند. در واقع این فرصت‌های مرغوب به شکلی عادلانه توزیع نمی‌شوند و فقط عدۀ معدودی -که در ایران بدون تردید به سیستم نزدیک‌اند- به آنها دسترسی دارند. نکته کلوارد و اوهلین آن است که ساختار فرصت‌های نامشروع هم مهم است و پرسش اساسی آن است که فرصت‌های نامشروع بیشتر در اختیار چه کسانی قرار می‌گیرد؟ و چرا باید در توزیع این فرصت‌ها شاهد بی‌عدالتی باشیم؟ طی دهه گذشته همواره دانشجویانم شکایت می کردند که چرا توزیع فرصت‌های مشروع، بله مشروع ، در کشور عادلانه نیست؟ چرا شرایط برابر برای برخورداری از فرصت‌های مشروع برای پیشرفت و ترقی مهیا نیست؟ اما در یکی دو سال اخیر گلایه‌های دانشجویانم دیگر این نیست. در واقع طرح مسأله و نوع سوال آنها کاملا تغییر کرده است. آنان بر پایه آنچه که هر روز از طریق رسانه‌ها می‌بینند و می‌شنوند دیگر کمتر از بی‌عدالتی در توزیع فرصت‌های مشروع گلایه دارند. دغدغه آنان بی‌عدالتی در توزیع فرصت های نامشروع (و نه مشروع) است. بگذارید ساده‌تر بگویم. آنها می‌پرسند: چرا ما نباید بتوانیم دزدی کنیم؟! چرا ما هم مانند نورچشمی‌ها نباید بتوانیم بخوریم؟! چرا فرصت اختلاس فقط در اختیار عده معدودی قرار دارد؟! چرا قاچاق فقط باید متعلق به از ما بهتران باشد؟! چرا ما هم نباید بتوانیم از سفره انقلاب هر چقدر که میل‌مان می کشد بی حساب و کتاب برداریم؟ آخر این چه عدالتی است؟! شاید این پرسش ها ساده به نظر برسند ولی نشانه تغییری نگران‌کننده در نگاه جوانان است. این پرسش‌ها سرزنش‌آمیز نیست و شنیدنی است. چیزی دارد از دست می رود که احیاء آن دهه‌ها زمان خواهد برد.

هفته نامه پیوند ایرانیان _ چهارشنبه یکم امرداد ۱۳۹۹_ سال سوم _ شماره ۱۰۰

این مطلب بدون برچسب می باشد.

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

هفته نامه پیوند ایرانیان | ایران ، خوزستان ، اهواز