شما اینجا هستید
ایران » پیش درآمدی بر مکتب شعر خوزستان

می گویم مکتب شعر خوزستان و مرادم اشعاری است که از دهه ی چهل هجری خورشیدی از قرن گذشته تا به امروز توسط شاعران خوزستانی و غیرخوزستانی که به نحله های گوناگون مکتب شعر خوزستان سمپاتی داشته اند؛سروده شده است.نخستین نحله ای که شاعران مکتب شعرخوزستان در پایان دهه ی چهل هجری خورشیدی از قرن چهاردهم ، در پایه گذاری آن مشارکت داشته اند؛ ” شعر دیگر ” است.” هوشنگ چالنگی ” و ” مجید فروتن ” دو شاعر مهم ” شعر دیگر” اند که اقلیم گرایی (Regionalism) در شعر هوشنگ چالنگی و موسیقی و ترکیب بندی (Composition) در آثار مجید فروتن برجسته است.
دومین نحله ی مکتب شعرخوزستان، که منوچهر آتشی در” مجله ی تماشا ” آن را معرفی کرد ، ” موج ناب ” است.با پنج شاعرعمدتن مقیم مسجدسلیمان ، ” هرمز علی پور ” ، ” سیدعلی صالحی ” ، ” سیروس رادمنش ” ، ” یارمحمد اسدپور ” و ” آریاآریاپور ” که آثارشان نوعی مدرنیسم سلبی را که گاه با دایره ی واژگانی مشترک سروده شده اند؛ بازتاب می دهد.شاعرانی از دیگر خطه های ایران نیز مانند ” فرامرز سلیمانی ” و ” فیروزه میزانی ” به این نحله گرایش پیدا می کنند و شاعرانی چون “عزت الله قاسمی” در بخشی از عمر شاعری شان به آن می پیوندند.آثار ” قاسم آهنین جان ” ، “رستم اله مرادی ” و “علیمراد موری” و “جمشید قنبری” را هم ذیل همین نحله از مکتب شعر خوزستان باید ارزیابی کرد.” نرگس فردا” ی هرمز علی پور یکی از مهم ترین کتاب های این نحله است.هرچند می توان از کتاب های ” دل چه پیرشود، چه بمیرد “آریا آریاپور و ” بر سینه سنگ ها، بر سنگ ها نام ها” ی یارمحمد اسدپور به عنوان آثار خوب این نحله نام برد.به زعم من ، درخشان ترین شعرهای ” موج ناب ” از مکتب شعر خوزستان راسیروس رادمنش سروده است که تا پایان عمر به “موج ناب ” وفادار ماند.
در این راستا به شاعرانی از مکتب شعر خوزستان مانند “مرید میرقائد” ، “علی مقیمی” ، و”سید محمود سجادی” و “الف .فرجام” نیز می توان اشاره کرد که هریک به شکلی جداگانه به سرایش شعر پرداخته اند.با وقوع انقلاب ۵۷ و جنگ تحمیلی شعر به محاق می رود و اولویت ها دیگر می شود اما اندک اندک از اواخر دهه ی شصت قرن چهاردهم خورشیدی شعر دوباره سر برمی کند و در دهه ی هفتاد، با ترجمه ی نظریه های ادبی غربی و فضای نسبتن باز سیاسی پس از دوم خرداد ۷۶ و وفور روزنامه ها و نشریات دو نحله بیشتر رخ نمون می شوند.
نخستین نحله محدود به کارهای خود سید علی صالحی – واضع شعر گفتار – که از اوایل دهه ی هفتاد هم کرو فری داشت؛ می ماند و دومین جریان ، که شاعرانی تازه نفس داشت به نام شعر دهه ی هفتاد در مکتب شعر خوزستان رهروانی می یابد : “بهزادخواجات” و “بهزاد زرین پور” و “شمسی پورمحمدی”. “کاظم کریمیان” یکی از مهم ترین کتاب های نقد این دوره را می نویسد : ” دگرگونی نگاه ، زبان و ساختار در شعر امروز (نشر روان ، ۱۳۷۹) آثار برخی از شاعران نظیر “علیرضا شکرریز” ،”بهمن ساکی” و ” رامین یوسفی”و بعضی شاعران جوان تر مانند “صادق کریمی” ، “شهرام گراوندی” ،” امید حلالی” ،”شهریار شهریاری” ، “سعید محمد حسنی” ،” کوروش کرم پور” بخشی از شعر مکتب خوزستان را نمایندگی می کند که برپایه های ی “طنز” ، ” تاریخ” ، “اسطوره و آیین” و “اجتماع” استوار است.
شاعرانی نظیر “حیاتقلی فرخمنش” اقلیم گرایی ” را در شعر خود ورز می دهند و شعرایی چون “فرامرز سدهی” با عبور از شعر گفتار به شعر مورد نظر خویش رجوع می کنند. شعرایی مانند ” رحمت الله برمکی ” با سه مجموعه شعر و دیگر شاعرانی مثل ” لهراسب زنگنه” ، ” اسدالله اسدی ” ،” منصور محرابی فرد ” و ” عبدالرحمن نیک سرشت ” و ” سیروس امیری زنگنه ” را نیز با آن که آثار کمی منتشر کرده اند باید ذیل همین مکتب شعر خوزستان ارزیابی کرد. شعرشاعران جوان تک رو نظیر “مهدی مرادی”، سعید اسکندری ” ، ” علی چالشتری ” ،” علی فتحی مقدم ” و ” محمدرضا طاهرنسب ” “احمد تمیمی ” عماد شوشتری” و “رضا خان بهادر” را می توان بخشی از مکتب شعر خوزستان تلقی کرد که در دهه ی هشتاد و نود از قرن گذشته رو شدند.
بخشی از شاعران مکتب شعر خوزستان نیز که ساکن یا اهل دیگر استان ها هستند با حشر و نشر و تعاطی افکار با شاعران مکتب شعر خوزستان جزو این مکتب به شمارند که ویژگی عمده ی شعر آنان حضور اجتماع و ساختار و فرم قوی و گرایش به زبان و طنز است: “راد قنبری” و ” عباس جمال زاده” مقیم شیرازند و “فخرالدین سعیدی” مقیم شهرکرد.”علی قنبری” زاده ی برازجان و هم اینک مقیم تهران و “علی یاری” ایلامی که البته اکنون مقیم اهواز است.
شعر زنان مکتب خوزستان نیز طیف های گوناگونی را در بر می گیرد که در این جا فقط به ذکر برخی اسامی مانند : ” بتول عزیز پور ” ، “کافیه جلیلیان” ، “افسانه نجومی”، “آذر کیانی” ، “میترا سرانی اصل” ، “فاطمه مزبان پور” ، “ثریا داوودی حموله” ، “عاطفه چهارمحالیان” ، ” نگین فرهود ” و “پروین آزادی مقدم” اشاره می شود.
بدیهی است آن چه در سطور پیشین بدان پرداخته شد؛پیش در آمدی کلی و قیاسی به مکتب شعر خوزستان است ودر نوشته های پس از این به صورتی جزیی نگرانه و استقرایی به ” مکتب شعر خوزستان ” پرداخته خواهد شد.

این مطلب بدون برچسب می باشد.

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

هفته نامه پیوند ایرانیان | ایران ، خوزستان ، اهواز