شما اینجا هستید
فرهنگی » نقاشی گُرنیکا (Guernica) اثر پابلو پیکاسو

گُرنیکا از برجسته‌ترین آثار هنری ضد‌جنگ در تاریخ هنر است. این نقاشی اعتراضِ عریان پیکاسو به حمله هوایی آلمان و ایتالیا به روستایِ Guernica واقع در منطقه خود مختار باسک در اسپانیا بود. پیکاسو این اثر را مدتی پس از حمله هوایی که در تاریخ ۲۶ آوریل ۱۹۳۷ صورت گرفت، خلق کرد. او پس از اتمام این اثر بی‌نظیر آن را در قالب یک تور جهانی به نمایش در آورد تا جهانیان را نسبت به فجایعی که در جنگ داخلی اسپانیا در جریان بود، آگاه سازد. حمله به روستای گرنیکا به درخواست حزب ناسیونالیست اسپانیا صورت گرفت و در زمان حمله بیشتر مردان روستا در جنگ حضور داشتند و به همین سبب اکثر قربانیان این حمله که نزدیک به ۱۶۰۰ نفر تخمین زده شد، زنان و کودکان بودند. تابلو شاهکار گرنیکا که در طول دوران حکومت ژنرال فرانکو در نیویورک نگهداری و بعد از مرگ فرانکو به اسپانیا منتقل شد، در ابعاد عظیم ۳٫۵ در ۷٫۵ متر و به شیوه رنگ روغن ترسیم شده است. گرنیکا عصاره و چکیده‌ چهل سال هنر پیکاسو بود که در آن تمامی عناصر نقاشی شامل زن، گاو، اسب و صورت‌های وحشت‌زده، همه در دنیایی از کابوس سیاه و سپید قرار دارند. پیکاسو در این تابلو سرگذشت غم‌انگیز یک جهان را باز می‌گوید. سرگذشت تراژدی جنگ، خشونت کور، کودکان مرده و مادران پریشان. هنرمند برای بیان این درد از دنیای شخصی خود نیز الهام می‌گیرد .چهره‌های میدان گاوبازی، اسب و گاوِ وحشی، سمبل «خشونت و تاریکی»‌اند و حتی رنگ عمومی و مسلط تابلو رنگ عزاست. مفسران متعدد، همگی، سادگیِ یکدستِ تابلو، فریاد سرشار از دلهره‌، فریاد ناشی از سوز آتش (در سمت راست اثر) و تمام صحنه زیر روشنائی تندِ لامپ و نیز بی آلایشی سنتی و غیر مدرن اثر را مورد توجه قرار داده‌اند. در تابلوی گرنیکا سمبل‌های بسیاری نهفته است که از آن جمله می‌توان به وجود حبابی دورِ لامپ (خورشید) که گویای ناامیدی بشر از امداد خداوند است، اشاره کرد. در این اثر همه صورت‌ها متحیرند گویی هیچ‌کس نمی‌توانست چنین رخداد غم‌انگیزی را در دنیای واقعیت باور کند. هر چند ما برشی از تصاویر را می بینیم اما پس از نگاهی دقیق‌تر شاهد همان مفاهیم ساده‌ بشری هستیم که همه‌ ما به طور معمول با آن سر و کار داریم: ترس از نابودی، ترس از مرگ، وحشت و دردِ کشته شدن به دست شرارت‌ها.
پیکاسو در این شاهکار که به اعتقاد بسیاری «متعهد ترین اثر هنری قرن بیستم» است، یکی از متشخص‌ترین احساسات انسانی را مجسم می‌کند.او از دلبستگی به انسان‌ها می گوید و با صراحتی کم‌نظیر و با تمام توان ما را وا می‌دارد تا اضطرابی را که در مواجهه با پرسش‌های دردآور، بر بشر مستولی می‌شود، حس کنیم. هنر پیکاسو، هنری تزیینی نیست؛ هنری است متعهد، هنری است که از حدیث تلخِ خشم‌ها، طغیان‌ها، سرخوردگی‌ها و ناکامی های زندگی سخن می گوید. از این روست که خود می گوید:
«تمامی زندگی من به عنوان یک هنرمند چیزی جز مبارزه‌ی دائم علیه ارتجاع و مرگ هنر نبوده است.
در تابلویی که روی آن کار می‌کنم و اسم آن را گرنیکا خواهم گذاشت، و نیز در تمامی آثار اخیرم، من به روشنی، بیم و وحشت خود را از دار و دسته‌ی نظامی‌ها که سراسر اسپانیا را در اقیانوسی از درد و مرگ غوطه‌ور کرده‌اند، بیان کرده‌ام.»

دو:

نگاهی به عکس «سایه‌ی پیش‌رونده»، از آثار «فن هو»

«بارفتن» عزیز شاهکار «فن هو»، عکاس نامدار اهل شانگهای را در صفحه‌اش گذاشت و من بار دیگر مسحور عکسی شدم که سال‌ها زینت‌بخش دیوار اتاقم بود. فن هو عکس مشهور خود، Approaching Shadow (سایه‌ی پیش رونده)، را در ۱۹۵۴، وقتی که تنها ۲۳ سال داشت در هنگ کنگ ثبت کرد. در این عکس زن جوانی (دختر عموی عکاس) را در مقابل دیوار دانشکده‌ی «کویینز کالج» می‌بینیم و سایه‌ای که از قطر قاب مستطیلی می‌گذرد و عکس را به دو نیم تقسیم می‌کند. زن جوان را در نیمه‌ی روشن عکس می‌بینیم در حالی‌که با سایه‌ی روی دیوار تنها یک قدم فاصله دارد.
در عکاسی، خطوط افقی، عمودی و قُطری اهمیت شایانی در برداشت مخاطب و نیز جهت‌دهی به ذهن او ایفا می‌کنند. در این شاهکار عکاسی، ما هر سه نوع این خطوط را به شکلی واضح می‌بینیم. خط افقی زمین که نقش حفظ تعادل را در این عکس ایفا می‌کند؛ خطی‌ که تمام اجزای عکس بر روی آن واقع است. خط عمودیِ روشن، همان دیواری است که زن جوان به آن پشت داده و در نهایت خط قطری تاریک که نیمی از عکس را در سایه فرو برده است. این نیمه‌ی تاریک ناخودآگاه نگاه مخاطب را به سمت خود می‌کشاند و علی رغم آنکه زن در نیمه‌ی روشن عکس ایستاده، گویی آن نیمه‌ی تاریک است که قصه‌ی عکس در آن نهان است.
فن هو شاتر دوربین را در بهترین لحظه‌ی ممکن فشار داده و همین لحظه‌ی ثبت‌شده است که به این عکس معنا می‌بخشد. زن اندکی به نیمه‌ی تاریک پا گذارده و تا ورود کامل به آن تنها یک قدم باقی مانده است. زن، معلق بین روشنی و تاریکی، در نیمه‌ی راه زندگی است و قدمی دیگر پا به نیمه‌ی دوم عمر می‌گذارد. Approaching Shadow حکایت‌گر گذر عمر است و روایتگر روزهایی که انسان‌ها احساس دوری از روزهای روشن عمر و ورود به نیمه‌ی دیگر آن را دارند؛ نیمه‌ای که ورود به آن با ترس و اضطراب همراه است و جزئیاتش همه در هاله‌ای از تاریکی فرو رفته است.

این مطلب بدون برچسب می باشد.

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

هفته نامه پیوند ایرانیان | ایران ، خوزستان ، اهواز